لبخند بزن...فردا روز بدتریه!!!
(وقت چرون 2)
تاريخ : شنبه 14 مرداد 1398برچسب:, | نویسنده : Arash6113

 تبلیغات

 

 

 

 

 

 

 
 
               


تاريخ : جمعه 20 مرداد 1391برچسب:عکس,جالب,خنده,خنده دار,عکس,طنز,عکس طنز, | نویسنده : Arash6113
تاريخ : شنبه 14 مرداد 1391برچسب:دانستنیها,دانستنی جدید, | نویسنده : Arash6113

 

 

 

                                                                  

 


 

 



ادامه مطلب...
تاريخ : شنبه 14 مرداد 1391برچسب:معما,چیستان,سوال,سرگرمی,جالب,سخت, | نویسنده : Arash6113

 

 Puzzl

دختر پادشاهي از پدر خود ميخواهد، كه او را تنها به كسي شوهر دهد كه بتواند به پرسشهاي منظوم او پاسخ گويد، بزرگان و اميرزادگان، همه از پاسخ گفتن درمي مانند و سرخود رادر اين راه برباد ميدهند. تا آنكه دلاك كچلي در پاسخگويي به پرسشهاي دختر پادشاه توفيق حاصل مي كند. پرسشهاي آن دختر چنين بود:
1من اگر آهوي شده به كوهها بگريزم، چه مي كني؟
2- من اگر مشتي دانه شده، برزمين ريختم، چه مي كني؟
3- من اگر گُلي شده بر كوهها رُستم، چه مي كني؟
4- من اگرسيبي شده به درون صندوقي رفتم، چه مي كني؟ پاسخ آن دلاك كچل چه بود؟            

خویشاوندی
دو مرد نسبت به هم، دايي وخواهر زاده اند. يعني اولي دايي دومي و خواهر زاده اوست، دومي نيز دائي اولي و خواهرزاده وي مي باشد. چطور چنين چيزي ممكن است؟                         

جهانگردي  
جهانگردي توسط قبيله اي وحشي دستگير شد. اما به او اجازه داده شد تا جمله اي بگويد.ولي بدين شرط كه اگر جمله او صحت داشته باشد او را در روغن جوشان بسوزانند و اگر غلط باشد، با تيرزهرآگين مورد هدف قرار دهند. جهانگرد هوشيار با كمي فكر پاسخ داد كه موجب نجات او از مرگ شد. به نظر شما پاسخ او چه بود؟

زندان  
زنداني داراي دو در است، يكي در آزادي و ديگري دَرِ اعدام. اين زندان داراي دو زندانبان است كه يكي از آنها راستگو و ديگري دروغگوست. خودِ زندانبانان همديگر را به خوبي مي شناسند. در اين زندان مردي محبوس است كه نمي داند كداميك از زندانبانان راستگو، و كداميك دروغگو است؟ به او اجازه مي دهند، از هر يك از زندانبانان كه دلش مي خواهد سؤالي بكند و از پاسخ طرف مقابل بفهمد در آزادي كدام است تا از آن خارج شود. پرسشي كه او بايد بكند تا به آزادي او بينجام
                                                           



 



ادامه مطلب...
تاريخ : شنبه 14 مرداد 1391برچسب:مطلب,طنز,جالی,خنده دار,باحال,مطلب طنز,جک,لطیفه, | نویسنده : Arash6113

 Funny 

 

تو جاده پلیس جلو یه ماشین رو می گیره و میگه چون از صبح اولین کسی هستی که کمربند ایمنی بستی برنده ۱۰۰ هزار تومن پول شدی. حالا می خوای باهاش چیکار کنی؟ مرد می گه: می رم گواهینامه می گیرم . زنش سریع می گه: جناب سروان این وقتی اکس می زنه پرت و پلا می گه. بچشون از اون پشت می گه: بابا نگفتم با ماشین دزدی قاچاق نکنیم؟

یه صدا از صندوق عقب می یاد: از مرز رد شدیم
***

معلم: جامد چیست ؟
دانش آموز: مگه خودتون نمیدونید؟
معلم: چرا میدانم
دانش آموز: پس چرا وقت کلاس رو میگیری؟

***

 

یکی بود یکی نبود

غیر از خدا هیچ کس نبود(دقت کنید،هیـــــچ کس نبود)

در آبادی کوچکی مردمی زندگی می کردند 

حالا می فهمم،

ما با قصه خواب نمی رفتیم.

همون اول هنگ می کردیم! 

 

***
یارو نه درس خونده ؛ نه شغلی داره ؛ نه ماشینی! خلاصه هیچی نداره؛ ازش میپرسی ازدواج کردی ؟
با اعتماد به نفس میگه هنوز دم به تله ندادم ! 
آخه لامصب تو خودت تله ای !

                                                             





ادامه مطلب...
تاريخ : شنبه 14 مرداد 1391برچسب:مطلب,طنز,جالی,خنده دار,باحال,مطلب طنز, | نویسنده : Arash6113

 

نماز بابام

 بابام داشت نماز ميخوند ، منم داشتم اهنگ گوش ميدادم ، ديدم وسط نماز بلند گفت الله اكبر فكر كردم شايد صداي موزيك زياده ، يكم كمش كردم ، يك دقيقه بعد دوباره گفت الله اكبر" فكر كردم شايد بازم حواسشو پرت ميكنه ، كلاً موزيك و قطع كردم ، نمازش كه تموم شد، ميگم چرا اينقدر الله اكبر , الله اكبر ميکني،؟ ميگه منظورم اينه از اين آهنگ خوشم نمياد ، بزن تِراكِ بعدى! من :|



تاريخ : شنبه 14 مرداد 1391برچسب:مطلب,طنز,جالی,خنده دار,باحال,مطلب طنز, | نویسنده : Arash6113
سفره عقد 
زن :عزیزم امید وارم همیشه عاشق بمانیم وشمع زندگیمان نورانی باشد. 
مرد: عزیزم کی نوبت کیک می شه؟ 

روز زن
زن:عزیزم مهم نیست هیچ هدیه ای برام نخریدی یک بوس کافیه 
مرد: خوشحالم تو رو انتخاب کردم اشپزی تو عالیه عزیزم (شام چی داریم؟) 

روز مرد 
زن :وای عزیزم اصلا قابلتو نداره کاش می تونستم هدیه بهتری بگیرم. 
مرد:حالا اشکال نداره عزیزم سال دیگه جبران می کنی (چه بوی غذایی می یاد) 

روز بعد از تولد بچه 
زن:وای مامانی بازم گرسنه هستی , (عزیزم شیر خشک بچه رو ندیدی) 
مرد: با دهان پر(نه عزیزم ندیدم , راستی عزیزم شیر خشک چرا اینقدر خوشمزه است) 

چهل سال بعد
زن :عزیزم شمع زندگیمون داره بی فروغ میشه ما پیر شدیم 
مرد :یعنی دیگه کیک نخوریم 

دو ثانیه قبل از مرگ 
زن :عزیزم همیشه دوستت داشتم 
مرد: گشنمه 

وصیت نامه

زن: کاش مجال بیشتری بود تا درمیان عزیزانم می بودم ونثارشان می کردم تمام زندگی ام را!! 
مرد:شب هفتم قرمه سبزی بدید

اون دنیا
زن : خطاب به فرشته ی مسئول :خواهش می کنم ما را از هم جدانکنید , نه نه عزیزم , خدایا به خاطر من(((وسر انجام موافقت می شه مرد از جهنم بره بهشت))) 
مرد :خطاب به دربان جهنم: حالا تو بهشت شام چی میدن


تاريخ : سه شنبه 3 مرداد 1391برچسب:طنز,سرگرمی,مطلب,تفاوت دخترها و پسر ها,جالب,خنده, | نویسنده : Arash6113
در گوشی خریدن:
 
 
پسرا:
 
-گوشي خريدم

اي ول مشخصاتش چيه؟

-سي پي يو … ، ۸ مگا پيکسل دوربين ، ۳۲ گيگابايت حافظه و WLAN و GPS هم داره

گوشي رديفيه ، مبارکت باشه

دخترا:

-گوشي خريدم

مبارکت باشه عزيزم مشخصاتش چيه؟

-صورتيه

واي هاني مبارکه و کلي صداي ناشي از ذوق مرگي!!!
 
***
در وبلاگ:

وبلاگ يک دختر:

واااااااااااااااااي امروز تفلدمه

تفلد تفلد تفلدم مبارک

۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹تا کامنت

-تولدت مبارک خانومي
.
 
.
 
.
 
-شما از طرف بلاگفا بهتربن وبلاگ نويس معرفي شديد.
 

وبلاگ يک پسر:

آرزو مي کنم روزي برسه که همه انسان ها بتوانند با هر عقيده رنگ و قوميتي در کنار هم آزادانه زندگي کنند

۱ کامنت

-حرف مفت نزن

(تازه همون يه نفر هم آدرس وبلاگ خودشو گذاشته)
 



 

 



ادامه مطلب...
تاريخ : یک شنبه 1 مرداد 1391برچسب:عکس,جالب/عکس جالب,تبلیغات,خلاقانه, | نویسنده : Arash6113

 

اهدای خون...اهدای زندگی!

سالانه 1/5 میلیون کودک به دلیل مصرف آب آلوده می میرند!

                       





ادامه مطلب...

اسلایدر

خرید شارژ

خرید فیلم

خرید سریال